-‘๑’-ﬤسـ ـ ـتــهـ ـآے یـפֿـ زﬤه-‘๑’-
دوری از من! اما… به تو اندیشیدن را،عادتی ساخته ام بهر تنهایی خویش…
تا عشقـ ـ ـ تو آمـﬤ ﬤر قلبمـ ـ ـ تو رفتے تا آمــﬤҐ بگویم نرو رفته بوﬤے تا خواωــتمـ ـ ـ فراموشتـ ـ ـ کنمـ ـ ـ خوﬤҐ را فراموش کرﬤҐ
نوشته شده در سه شنبه 22 بهمن 1392برچسب:رفتی,فراموش,عشق,نرو,دستهای یخ زده,کلبه ی یخی,, ساعت
8:37 توسط Ḡøʟℯ ¥αḱн