-‘๑’-ﬤسـ ـ ـتــهـ ـآے یـפֿـ زﬤه-‘๑’-
دوری از من! اما… به تو اندیشیدن را،عادتی ساخته ام بهر تنهایی خویش…
من یه دختـــ♥ــــرم... ___בستهاے یخــ زבــهـــــــــ
وقتـےدلم می گیرد،
بشقاب هارا نمـے شکنم...
شیشه هارا نمـے شکنم...
غرورم را نمـے شکنم...
دل کسی را نمـے شکنم...
زورم به تنها چیز ے که مـے رسد،
این بغض لعنتـے است